معنی عقیم ، نازا

حل جدول

عقیم ، نازا

سترون


عقیم، نازا

سترون


عقیم و نازا

یائس

استروَن

استرون

یایس


نازا و عقیم

سترون

نروک


عقیم

نازا، سترون

واژه پیشنهادی

عقیم و نازا

نابارور

سترون

لغت نامه دهخدا

نازا

نازا. (نف مرکب) ماده ٔ هر حیوان که زاینده نباشد. (آنندراج) (غیاث اللغات). عقیم. که نزاید. که هیچ نزاید. سترون. قسری. عاقر. ستاغ. نازاینده.

فرهنگ فارسی هوشیار

نازا

نازاینده، عقیم

مترادف و متضاد زبان فارسی

نازا

حائل، سترون، عاقر، عقیم، نابارور،
(متضاد) بارور، زایا

فرهنگ معین

نازا

(ص فا.) سترون، عقیم، ماده هر حیوانی که آبستن نشود.

معادل ابجد

عقیم ، نازا

279

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری